هنوز سوالای زیادی دارم سوالای زیادی دارم که ازت بپرسم در واقع رومو بر میگردونم از تو دوباره بر میگردم به تو میگم ترکت کنم فراموشت کنم رهات کنم اما دوباره میرسم به تو :) دوباره باید برگردم به عقب فکر کنم به حرفات. جای تو قرار بگیرمو حساتو تجربه کنم هر چقد ازت فرار کنم دوباره تو یادم بیای اما متاسفانه فقط یادم میای فقط خاطرات بر جا موندن یه جورایی پا میذارم جای قدمات. و تو این دنیا انصاف نیست عدل نیست بدتر از هرچیزی که عدل نیست و هیچ چیز عادلانه نیست
غمگینم باید میدونستم چرا امروز اینقدر غمگینم یه شماره تو کیفم پیدا کردم تو یه کاغذ قدیمی لای کاغذای دانشگاه نوشته بود 11 28 و یادم اومد 11 28 یعنی چی. فقط 10 روز دیگه مونده. اون روز چه حسی خواهی داشت. اشک تو چشام جمع از دیشب از اشک تو چشام جمع میشه زندگیو دارم میکنم که زندگی من نیست منی که من نیست من ساخته نشدم که اینجور زندگی کنم که بی تو زندگی کنم. باید سختی میکشیدم که تو خودمو پیدا کنم تو رو باید گم میکردم.
درباره این سایت